شعله‌های تابان جانی شیفته بر ساحت تصویر

پروانه اعتمادی در نخستین روز سال نو (۱۴۰۴) در آستانه‌ی هفتادوهشت‌سالگی چشم از جهان فروبست. گویی این هم‌زمانی با نوید آمدن بهار و خزان زندگی هنرمند تکمله‌‌‌‌ای است برای ساختن همان تصویر افسانه‌ای که علاقه‌مندان و شیفتگانش از او داشتند و چه‌بسا هیچ‌گاه این روز را از یاد نبرند و…

ادامه

این پیر‌پسر سؤال‌های محترمانه‌ای دارد

پیر‌پسر بعد از مدت‌ها توانسته فیلمی مورد بحث باشد. سینمای ایران چند سالی می‌شود که راه بی‌خاصیتی را پیشه کرده. همه‌ی توان سینمای ایران خلاصه به کمدی‌هایی نشان می‌داد و می‌دهد که چیز خاصی هم در چنته نداشتند و ندارند. کمدی‌هایی که در نهایت به واسطه‌ی یاد‌آوری و بازی با…

ادامه

فصل بی‌اعتبارِ مرگ و فراموشی

«چرا اطلاع ما از آدم‌های فرهنگی و بافرهنگ کشورمان –آن‌هم در این عصر عظیم تبادل اطلاعات- این‌همه کم و تقریبا ناچیز است؟ چرا آدم فرهنگی ما، و یا بهتر بگوییم، تولیدکننده‌ی فرهنگی ما، این‌قدر کم معرفی شده، و یا طوری معرفی شده که انگار اصلا معرفی نشده است؟»* وقتی در…

ادامه

ما هنوز می‌دویم امیرو!

آبان ماه ۱۳۶۴ فیلم دونده به کارگردانی امیر‌نادری در تهران و در دو سینمای آزادی و سالن شماره‌یک عصر جدید به نمایش درآمد. به گواه تاریخ ذکرشده در تیتراژ فیلم، نادری فیلم را در سال‌های ۱۳۶۲ و ۱۳۶۳ جلوی دوربین برده است. بر اساس گزارش سالنامه‌ی سینمای ایران در سال…

ادامه
1 3 4 5 6 7 173