واهمه‌های با نام و نشان

آغاز هر سال، کورسویی از امید در دل‌ها زبانه می‌کشد؛ که شاید امسال سال دیگری باشد. گرهی گشوده شود، زخمی التیام یابد، و بارانی ببارد. اما بهار ۱۴۰۴، با تصاویری از مرگ‌های مکرر و احساسی عمیق از اندوه و بی‌پناهی آغاز شد. آنچه در فروردین و اردیبهشت گذشت مجموعه‌ای از…

ادامه

شهری با اتوبوس‌های شناگر

چه کسی می‌تواند این نظر را رد کند که وقتی کودکان در صلح و دوستی در شهری زندگی کنند که پر از آزادی، امنیت، بهداشت، مشارکت، مدنیت و شادی و مهربانی است، هرگز در بزرگسالی جنگ‌آفرین نخواهند شد؟ هرگونه دلیلی می‌تواند بعد از خواندن این گزارش مورد بحث قرار بگیرد.…

ادامه

کاش فقط خسته بودیم

«من در محیط کارم مورد استثمار قرار گرفتم.»«حقوق واقعی من پایمال می‌شود.»«سهامدار و مالک حقوق مرا به نفع خود پایمال می‌کنند.»کم، زیاد یا تاحدودی. با یک کلمه باید یک عمر را توضیح داد. از ۲۵ نفر کارگری که فرم را پر کرده‌اند نُه نفر گفته‌اند خیلی، سیزده نفر کم و…

ادامه

برف در سلین آب نمی‌شود

محفوظ در یال کوهسالان به جست‌وجوی گیاهان ناشناخته بود که یکی از هم‌ولایتی‌ها را دید بر سنگی نشسته، تنها. شنیده بود که پسرش راهش را از پدر جدا کرده و رفته پشت کوه‌ها، شنیده بود که او سخت غصه می‌خورد و پریشان شده.مرد از همان دور، که محفوظ را دیده…

ادامه
1 2 3 6