دو زبان، دو دلهره

و لی لُغتان، نسیت بأیهما کنتُ اَحلم. دو زبان دارم که از یاد برده‌ام به کدام‌یک خواب می‌دیدم. محمود درویش مهر ۱۳۸۸ بود. داشتم خودم را برای رفتن به خوابگاه آماده می‌کردم. کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه چمران پذیرفته شده بودم و باید چهار سال با جاده‌ی بستان-اهواز رفیق…

ادامه