خیابان هنوز هوشیار نیست، پلکی بههم زده اما بیدار نیست. خیابان فاصلهی بین رود و خانههای شهر را با هاشورهای سفید پر کرده. تیغ خورشید به لب رود نرسیده، شبحهای سپید دستهدسته و تکبهتک در کوچههای حاشیهی رود پیدا میشوند. مقصدشان رودخانه است. انگار در صبح روز خلقتشان آوای کارون…
ادامه