بریتانیا اینروزها در حال برگزاری جشنی به مناسبت دویستسالگی خانم جین آستن است؛ نویسندهای که حالا عکسی منسوب به او روی اسکناسهای دهپوندی منتشر میشود و جملهای از یکی از مشهورترین رمانهای او یعنی «غرور و تعصب» زیر عکس او منتشر میشود: «به نظر من هیچ لذتی بهتر از کتاب…
ادامهسالها پیش که با منوچهر آتشی پای صحبت غزل مدرن و پستمدرن به میان آمد خیلی قاطع و بیبرگشت چیزی گفت که بعدها در مقدمهی «باران برگ ذوق»، مجموعهغزلهای آتشی، خواندم. هرچند قطعیتش وزن بحث شفاهی را نداشت؛ «غزل را من به همان صورت کلاسیکش- حافظانه و صائبانه- میپسندم و…
ادامهچند وقت پیش سردبیر آمد سراغ من (اصولاً آدم فروتنی است و گاهی صاف و ساده با همکارانش صحبت میکند) و گفت: «فوما، میتونین یه مطلب جدیدی دربارهی آنتون چخوف برای ما دستوپا کنین؟ فکاهی هم نباشه مهم نیست. این نویسندهی ارجمند انقدر برای همهی ما عزیزه که حتی اگه…
ادامهگویی امواج مشوشتر از همیشه بر صخرههای ساحل میکوبند. خانهی ساحلی شاعر، بر آستانهی موجکوبِ ایسلانگرا، غارت و ویران شده است. شیشهها خرد شده و بادی که از اقیانوس نیلگونِ کفآلود میوزد ویلای دواُشکوبه را بیامان درمینوردد و میان اتاقها و راهپله زوزه میکشد. اسبهای چوبین، سردیس فرشتگان نمکسودِ دماغهی…
ادامه