اسیر سیدضیا نشدم

عکس‌هایش در اینترنت مردی را نشان می‌دهد مغرور، شَق‌و‌رَق و محکم که گاه از سر اجبار ته‌خنده‌ای بر لب‌هایش می‌نشیند. طاسیِ سرش راویِ سال‌های ازیادرفته است. می‌شود حدس زد که هر بامداد، به‌سیاقِ عمر فرساینده، شش صبح با لبخندِ آفتاب برمی‌خیزد، حمام می‌کند، صورتش را اصلاح می‌کند و با چای…

ادامه

ته‌مانده‌های کاغذ و قلم

آد‌‌‌‌رس‌ها د‌‌‌‌ر تهران علاف می‌شوند‌‌‌‌ و نشانی‌ها د‌‌‌‌ر محله‌ها گم. عابران منگ‌اند‌‌‌‌ و نامفهوم. کوچه‌ها اشتباهی می‌پیچند‌‌‌‌ و خیابان‌ها آلزایمر د‌‌‌‌ارند‌‌‌‌. مکان‌ها د‌‌‌‌ر تهرانِ متحول‌شد‌‌‌‌ه عوضی و تابه‌تا‌ست. نشانی که بخواهی و بپرسی هرگز مثل شهرستان‌های کوچک‌تر نمی‌شنوی. «نشان به‌آن نشان کنار خانه‌ی فروزانفر، آنطرف‌تر کمی جلوتر برو سر پل…

ادامه

اتاق ۲۳ هتل اطلس، شاهد اصلی مرگ تختی

«هر کی اینجا بیاد اسم تختی رو جلو صاحب هتل بیاره، کتک می‌خوره، یا بد و بیراه می‌شنوه، می‌گه چرا تختی نرفت یه جا دیگه خودکشی کنه.» رنگ از روی رسپشن هتل اطلس پریده، تند و تند کاغذهای روی میز را جابه‌جا می‌کند: «بهتون می‌گم بهتره که سریع برید از…

ادامه

فلافل‌های دختر آبادانی در امریکا محبوب شد

راه یافتن به فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های تابستانی در امریکا بخت و اقبال می‌خواهد، درباره‌ی ادبیات کودک و نوجوان هم علاوه‌بر بخت و داستان جذاب پای مؤلفه‌های بسیاری به میان می‌آید، بازار کتاب کودک در اغلب مواقع در تسخیر مجموعه‌رمان‌های تصویری از جنس خاطرات یک پسر بچه‌ی چلمن و کمیک‌استریپ‌هاست و…

ادامه