۱ یوسف گم شده بود. پلیس ایستگاه و سوزنبانها وجببهوجب محل را گشته بودند ولی هیچ اثری از او ندیده بودند. انگار نه انگار که روزی روزگاری پسری چهاردهساله به اسم یوسف وجود داشته است. پسر لاغری که دندههایش را میشد شمرد؛ از خانوادهای خوشزندوزا با یازده برادر و خواهر.…
ادامهچادر نگهبانی میراثفرهنگی پارهپاره و هفت گور پارتی محوطهی باستانی لیارسنگبنِ املش با خاک یکسان شده است. معاون میراث فرهنگی کشور، هنوز گزارشی از این تخریبها دریافت نکرده؛ محمدحسن طالبیان، در گفتوگویی با «شبکه آفتاب»، دربارهی وقوع این اتفاق میگوید: «تا امروز مدیران استانی اطلاعاتی در این زمینه گزارش نکردهاند.…
ادامهمقدمه: قضیه سیاسی شد! اصلاً سیاست یعنی چه؟ پاسخِ عالمان روشن است. احتمالاً میگویند «بروید در لغتنامهها پیدا کنید!» پرسش دوم را کمی پیچیده میکنیم تا نتوان با پاسخی نظیرِ پاسخِ پیشین قال قضیهاش را کند. ما سیاست را چطور میفهمیم؟ حالا جواب نه در لغتنامهها که بهروشنی در گفتار…
ادامهدر برابر سؤال «منتظر کی هستید؟» هرکس جوابی دارد: یکی میگوید متیو مککانایی، دیگری میگوید لئوناردو دیکاپریو، آندیگری اسکارلت یوهانسن. اسامی ستارهها در هوا رها میشود. انگار تفاوت چندانی ندارد «گودو» چه وقت و درچه شکل و شمایلی از راه برسد. جماعت در سه ردیف پشتبههم ایستادهاند. حرفهایها با ادوات…
ادامه