تا کجا برایم می‌پری؟

برشت در مشهورترین شعرش می‌گوید «ما که می‌خواستیم جهان را مهربان کنیم، خود مهربان بودن نتوانستیم». مهم نیست توجیه آوردنش برای اردوگاه‌های کار اجباری و سال‌ها سرکوبِ مردم در اتحاد جماهیر شوروی، الان رقت‌انگیز به‌نظر می‌آید، مهم این است که تا همین چند دهه پیش هدف و بلندپروازیِ‌ اغلب آدم‌ها…

ادامه

دوره‌ی مقدماتی اخلاق با گربه‌نره و روباه مکار

پسربچه که بودم کارتون «پینوکیو» والت دیزنی واقعاً مضطربم می‌کرد و حتی سعی می‌کردم بهش فکر هم نکنم. اما در کتاب «ماجراهای پینوکیو» کارلو کلودی که طی سال‌های ۱۸۸۱ تا ۱۸۸۳ به‌صورت داستان دنباله‌دار چاپ می‌شد، و کارتون والت دیزنی از روی آن اقتباس شده، پینوکیو به‌خلاف تصویر آرمانی کودک،…

ادامه

کودکِ گُنده‌بَک

سال ۲۰۱۱ آدم خوشحالی بودم. نامزد داشتم، شغل داشتم، خانه، و یک بار هم که شده، استثنائاً پول. اوضاعم خیلی ایرادی نداشت ــ و خیلی نگذشت که همین برایم مایه‌ی اضطراب شد. سرِ پروازی از نیویورک به آلمان (داشتم می‌رفتم به‌یاریِ کمک‌هزینه‌ای شش ماه را در لایپزیک سر کنم)، که…

ادامه

«آخرین شعبده»: منابع الهام

دومین رمان من، «آخرین شعبده»، خیلی ساده از دو عنصر تشکیل شده: اسطوره و تخیل. داستان بر اساس قصه‌ی کوتاهی از حماسه‌ی پنجاه‌هزاربیتی کهن پارسی، «شاهنامه»، است؛ سرگذشت زال، پسری که خاندان سلطنتی‌اش به‌خاطر موی سپید و چشم قرمزش رهایش کرده و تربیتش را سیمرغ، پرنده‌ی عظیم‌الجثه‌ی اسطوره‌ای، به عهده…

ادامه