پادشاه قلعه‌ی حیرانی

فرزانه* صبح دوشنبه، بیست‌ویکم مهر ۱۴۰۰، زمانی که برادرش شب‌کار بود، خانه‌ی پدری را برای همیشه ترک کرد. پیش از برآمدن آفتاب کنار مادر و خواهر به نماز ایستاد. نیم گیلاس چای شیرین نوشید. شناسنامه‌ و موبایل و پاوربانک را گذاشت توی کیفش. حجاب سیاه بر سر گذاشت و رفت.…

ادامه

زورقی که دگر نیست

هفتاد سال از پهلو گرفتن کشتی اقیانوس‌پیما در اسکله‌ی تجاری خرمشهر می‌گذرد. پیش از آن هم در سال‌های جنگ جهانی دوم متفقین از بندر خرمشهر بهره‌ها گرفتند تا پیروز شدند. دوازده اسکله‌ی تازه ساخته شد و بندر خرمشهر چنان رونقی گرفته بود که می‌رفت چشم بندر بصره را کور کند.…

ادامه

نان و کوچه

سرش را جلو می‌آورد و آرام می‌گوید: «هنو کوپنش رو داریم. به این برکت قسم. هنو مادرم داره کوپن اون موقع رو.» نگاه حمید به عکس سه‌درچهار پیرزنی است بالای جواز نانوایی: سکینه ابراهیم‌دخت متولد ۱۳۰۱. «دو ماه دم‌پختک می‌دادیم به مردم. همین زن کوپن‌ها رو می‌برد ‌می‌داد به فقرا.…

ادامه

ساختمان نوساز، دولت فرسوده

اعظم خاتم سال‌هاست که در دانشگاه تورنتو درباره‌ی توسعه‌گرایی، مدرنیزاسیون، تولید فضا و تولید دانش تدریس و تحقیق می‌کند. در این گفت‌وگو از استانداردهای ساخت‌وساز در کانادا هم می‌گوید که فاصله‌اش تا ایران بیش از فاصله‌ی تهران تا تورنتو است.…

ادامه