«یخدان را میگذارند روی میز. صورت مردها خسته و عصبی است. همزمان حرف میزنند و صدایشان در هم گم میشود. در میان جملهها «دست»ی هست و دستهای مردها به یخدان اشاره دارد. چارهای نیست، داد میزنم که ساکت شوند. آنکه از همه مسنتر است انگشت اشاره را سمت یخدان روی…
ادامه