یکیدو ماهی است که آوازخوانهای گاه و بیگاه پل خواجو به آبهای کدر زایندهرود خیره میشوند. چَهچَه میزنند و صدا را آزاد میکنند. پیرترها که دودشان از کنده بلند میشود، حجم صداشان گرچه گاهی فالش میشود، اما در هوا چرخی میزند و اندکلرزهای بر تن آثار تاریخی مینشاند. آنها برخلاف…
ادامه