ساعت از ده و نیم شب گذشته است. خستهای. سفرهی شامت را تازه جمع کردهای و داری بچههایت را راهی رختخوابهاشان میکنی. تلویزیون روشن است و اخبار پر از حادثههای بدتر از دیروز. از جام جهانی هم دیگر خبری نیست. بچهها میروند و تو میمانی و تلویزیون. شبکههای تلویزیونی به…
ادامهشاعری در هیچ گروهی از فهرست مشاغل نبود. شاعر چند بار فهرست را از بالا تا پایین خواند. برای تمدید کارت شناسایی باید در شمار یکی از این مشاغل جای میگرفت. گروه کورهپزخانه: گچپز، آهکپز، کیسهزن، کورهخالیکن، کورهچین، کورهسوز، خشتزن. او شاعر بود و سالها درس ادبیات خوانده بود. در…
ادامهجاناتان ویتال، از مسؤولان ارشد سازمان پزشکان بدون مرز، در انتقادی بیسابقه به موضوع مرز خدمات بشردوستانه در نوار غزه پرداخته و اقدامات این سازمان خیریه در کمک به یکمیلیون و هشتصدهزار سکنهی در حصر غزه را به «پانسمان کردن زندانیان در فاصلهی جلسات شکنجه در زندانی روباز» تشبیه کرد.…
ادامه«الان گزگز رو حس میکنی توی تنت؟ حالا وای به روزی که بارون بیاد. انگار چند تا ماهی گنده رو انداختی توی ماهیتابهی پر از روغن داغ. اینقدر جیلیزویلیز میکنه تا دقمرگ بشیم. شب تا صبح خوابمون نمیبره. یهسره بیداریم به خدا.» زن رنگپریده و لاغر زیر کابلهای فشار قوی…
ادامه