حکایت پدربزرگ بی‌مانند

همایون صنعتی از هوش و ذکاوت هر چه داشت متعلق به خودش بود اما از تربیت و انسانیت هر چه داشت از پدربزرگش داشت. او نزد پدربزرگ خود بزرگ شده بود که حاج‌اکبر کر بود، نه نزد پدرش که عبدالحسین صنعتی رمان‌نویس و بازاری و ثروتمند. به جهات مختلف پدرش…

ادامه

پدرخوانده در سایه‌ی فرزندخوانده‌ها

«مش ربابه من و پدرم را دنبالش انداخته بود و آورده بود پیش دربان». – نمیشه، نمیشه مدیر رو ببینی. این پدر داره. اسمشو نمی‌نویسن. اینجا جای یتیم‌هاست. – فقط چند ماه، تا آخر سال. امتحان ششم ابتدایی رو که داد می‌بریمش. از درسش وامی‌مونه. خیر ببینی، ثواب داره. دربان…

ادامه

از رنجِ گنجه‌ای‌نویسان

ژانگ شیان نمایش‌نامه‌‌نویس و کارگردان تئاتر در شانگهای است. او بالغ بر چهل نمایش‌نامه‌ نوشته که حدود نُه تای آنها در چین به اجرا درآمده‌‌اند. اکثر درام‌ها در شانگهای در دو تئاتر دولتی با نام‌های مرکز هنرهای دراماتیک شانگهای و آکادمی تئاتر شانگهای تولید می‌شوند. ازآنجاکه تئاتر مستقل از دیدرس…

ادامه

ابهام سرد صمیمیت

تا هشت‌سالگی بچه‌ی شادی‌ است. آزاد و بی‌قید و ناآشنا با قواعد دنیای بزرگسالی و حدوحدودهای جنسیت. پس از آن است که دنیای آزادی مطلق یک‌باره پایان می‌گیرد. اما گاه‌شمار زندگی آدم‌ها را این‌طور آغاز نمی‌کنند. می‌نویسند که چه سالی به دنیا آمده و به شماره‌ی سال‌ها چه کرده. شاد…

ادامه