هم‌نوایی ارکستر سمفونیک و همهمه‌ی کودکان

«و ساز گرگ در این ارکستر هورن است.» پسر بچه‌ی پنج‌ساله از بالکن داد زد: «هام هام.» و رهبر ارکستر با همان شوخ‌طبعی مخصوص این اجرا لبخندی به آن بالا زد و ساز عجیب پدربزرگ پیتر را معرفی کرد تا پیش از آنکه صدای کلارینت‌باس لابه‌لای همنوازی ارکستر برود، بچه‌ها…

ادامه

خیر و شر باغ کتاب

جمعه پانزدهم اردیبهشت باران می‌آمد، بیشتر از ششصد هزارنفر روانه‌ی بیابان‌های اطراف تهران شده بودند. بیرون دروازه‌های شهر، در برهوتی گسترده پیش رویشان، نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران بود. اولین جمعه خانواده‌هایی بودند که اول از همه به سوله‌های بخش کودک گسیل شدند، ساعت دوازده ظهر از شدت رطوبت و گرما…

ادامه

دوره‌ی ادا و اطوار زبانی سرآمده است

جان بنویل، برنده‌ی جایزه‌ی ادبی بوکر برای رمان «دریا» در ۲۰۰۵ و برنده‌ی جایزه‌ی ادبی آستوریاس، سال‌هاست که می‌نویسد. او در خانه‌ای بزرگ شده که حتی یک جلد کتاب هم در آن نبود. پدرش مکانیک و مادرش خانه‌دار بود. بعدها برادر بزرگ‌ترش رمانی نوشت و البته خواهرش نویسنده‌ی مشهوری شد…

ادامه

ردی از حضور

مهسا ایمانی تنها یک عکس حضوری مستقیم از انسان‌ها را نشان می‌دهد: خانه خالی از هر اسباب‌واثاثی است اما سه زن و سه مرد همراه با کودکی که به دوربین زل زده‌اند، همچون دیگر عکس‌ها تأکیدی هستند بر بودنشان. انگار ارواحی به محل زندگی قبلی خود سر زده‌اند و حالا…

ادامه