بگویند موبایل ممنوع، تن می‌دهیم

در بعدازظهری پاییزی، روبه‌روی فرهنگسرای اندیشه، چند جوان با ظاهری «هنری» سر سکانسی از فیلمشان توی سر و کله‌ی هم می‌زنند و در سالن اجتماعات صدنفره‌ی فرهنگسرا، چند زن و مرد جوان با فاصله‌های نامنظم منتظر نشسته‌اند. روی سِن بَنری یک در دو متر نصب کرده‌اند و رویش این جمله…

ادامه

صدای نگاهت را می‌شنوم

قبل از اینکه به دنیا بیاید، پدرش او را ترک کرده و دیگر سراغش را نگرفته. پسربچه بزرگ شده و نفرت او از بی‌مسؤولیتی پدر هم با او بزرگ و بزرگ‌تر شده. حالا مردی تقریباً چهل‌ساله است، مهندسی موفق که شغل خوبی دارد، در محل کار همه روی او حساب…

ادامه

ساز من این است

دیدار یک آهنگساز و نوازنده‌ی جهانی از موزه‌ی موسیقی در تهران می‌تواند مراسمی نه‌چندان مهم و تشریفاتی باشد، درست آن‌طور که مسؤولان می‌خواهند، اما وقتی پای کیتارو در میان باشد، هر سازی، هر شیء عجیبی پشت ویترین‌های موزه، و هر نوای منحصربه‌فردی می‌تواند ساعت‌ها وقت دیدارکنندگان را بگیرد و بازدید…

ادامه

هرچه دارند قسمت می‌کنند

وضعیت در شهر کوبانی در شمال سوریه بحرانی است. غیر از گزارش‌هایی که درباره‌ی نتایج درگیری‌های نظامی میان نیروهای مجهز داعش و مبارزان نه‌چندان مسلح یگان‌های دفاع خلق در شهر کوبانی واطراف آن منتشر می‌شود، هیچ گزارش دقیقی از هیچ نهاد بین‌المللی یا رسانه‌ای از چیزی که در آنجا اتفاق…

ادامه