پنجهی میمون، ویلیام جیکوبس، برگردان: علیرضا مهدیپور قلبها و دستها، اُ هنری، برگردان: فرزانه شادپور دست، گی دو موپاسان، برگردان: آزاده باباییفرد همسایهها، آیزاک باشویس سینگر، برگردان: مژده دقیقی سه داستان از ویرجینیا وولف، برگردان: غلامرضا صراف چهرهی تابان به آینهی گلزار، قاسم آهنینجان تنهایی شاعر به بنبست سرو، قاسم…
ادامهاز نخلستانها که میگذرید، تابلوهای رنگپریده راه را نشان میدهند. اینجا تموکن است. درِ فلزی زنگزدهای در انتهای جادهی خاکی است که روی تابلویی بالای آن نوشته: «کاخ هخامنشی بردک سیاه». اینجا حفاظ فلزی هم دارد اما تکهپاره. پایهستونهای کاخ زیر همین تکهپارههاست. میگویند در فصل بارندگی ترکهایش، راه خوبی…
ادامهبیمارستان، با هندسهی هوشیار و پاکیزگی مهندسیشدهاش، جایی که قرار است درد و رنج پیشبینیشدنی و مبهم را لاپوشانی کند، هوای ساکن و مرطوب که رایحه و بخارات شیمیایی عفن و عفونتزدا را بادزن برقی به هم میآمیزد و نوید بهبودی و سلامت است، فضای مجموعهی «طرحهای ترانهی شکسته» ملکه…
ادامهیک آچارفرانسه به هیبت آدمی سرش را گذاشته روی نازبالشی تمیز در صفحهی بزرگ سفید. این یکی از تصاویر بیلبوردهای نصبشده در اتوبانهای شهر است. پیامی هم در کنار این تصویر به مخاطب داده میشود: «پاشو وقت کاره!» مخاطب اصلی این پیامها کیست؟ معاون فرهنگی هنرهای شهری زیباسازی میگوید: «همهی…
ادامه