قبری با شمع‌های سوخته

قبر وسط یک سکوی مربع سیمانی است با چند سانتی‌متر فاصله از زمین. نیمی از سنگ قبر سیاه شده. معلوم نیست از روغن سوخته یا شمع. کف گورستان سنگ‌های کوچک ریخته‌اند. پشت قبر یک دیوار آجری است. دیوار دور گورستان هنوز کامل نشده. این گورستان در شهر خوی است، بلوار…

ادامه

دعوت به ضیافت نور

پروژکشن در تئاتر تقریباً قدمتی به اندازه خود تئاتر دارد اما پیشرفت‌های اخیر فناوری‌ موجب تسهیل در کاربرد و البته سوءکاربرد آن شده است. دیوید بابور *** اگر این اواخر وقتی از تئاتر بیرون می‌آمدید، برایتان سوال شده که چه بلایی سر صحنه‌آرایی آمده و آن همه تصویرسازی از کجا…

ادامه

بزن فالی

«هیچ‌کس فنجان قهوه‌ام را نخوانده است بی‌آنکه تو را در آن ببیند، هیچ‌کس خطوط کف دستم را ندیده است بی‌آنکه چهار حرف از اسم تو را بگوید، همه‌چیز را می‌شود حاشا کرد جز عطر آنکه دوستش داری» همکارم بود. دختر زیبا و شایسته‌ای بود. خیلی‌ها دوست ‌داشتند دلش را به…

ادامه

دست‌های بریده

خیابان ملاصدرای شیراز را بسته‌اند. راسته‌ی طلافروش‌ها کیپ‌تاکیپ آدم ایستاده. صدای آمبولانس می‌آید. سه مرد سیاه‌پوش زیر دو کتف مرد سبزپوش با ریش سیاه یکدست را گرفته‌اند و می‌کشند سمت دستگاه آهنی رنگ‌ورورفته‌ی کدر. به گواهی یکی از شاهدان پایه‌های این دستگاه زنگ زده و شبیه کاتر چاپخانه‌هاست. دستمال سیاه…

ادامه