از دروازه میگذرم تا چشمانم را به روی تاریخ باز کنم؛ رو به حصار قدیمی قلعهی ایرج. اما آن سوی دروازهی این حصار کهن خبری از تاریخ نیست. جغرافیایی که در مقابلم هست بزرگترین حصار خشت و گل ایران نیست، زمینی است که لابهلای کلمهای بروکلی و آیش زمین برای…
ادامه