نوارهای رنگی در هم پیچ میخورند، بالا میروند و در دو نقطه به یکدیگر گره میخورند. تلاقی آنها چشمان پرترهای را میسازد که زل زده است و انگار دستبردار هم نیست. نظارهگر جمعی است که با بالارفتن کارتها سرهایشان به سمتی از تالار میچرخد. چکشی محکم روی میز کوبیده میشود…
ادامه