«قاشق چایخوری و شکر لطفاً!» موقرانه و صریح خواستهاش را میگوید. دستان گرهکرده را روی میز گذاشته؛ مردی که آداب تشریفات را خوب میداند. فنجان چای چیزی کم دارد. «این از اصول سادهی پذیرایی است.» همهی فوتوفنها را بلد است. «ادب مرد به ز دولت اوست.» اینجا در دفتر تحریریه…
ادامه