معجونِ استریندبرگ

اُگوست استریندبرگ (یا به لهجه‌ي سلیس سوئدی: استریندبری) کاشف بزرگ رابطه‌ي عشق و نفرت توأمان در فرم مدرن درام‌نویسی است؛…

8 سال ago

کیمیاباران*

می‌خواهد بایستد. پاهایش یاری نمی‌کند. همان‌طور نشسته، دست‌هایش را بلند می‌کند و آنها را به چپ و راست تکان می‌دهد.…

8 سال ago

موسیقی معترض و دشمنان آن

پیرمردی در پای دیوار فروریخته‌ی برلین ویولنسل می‌نوازد؛ «سوئیت شماره‌ی دو» باخ در هوایی سرد و به شکرانه‌ی «معجزه»ی فروریختن…

8 سال ago

شعرت را از جیبت بیرون بیاور

«آوریل ستمگرترین ماه‌هاست، گل‌های یاس را از زمین مرده می‌رویاند، خواست و خاطره را به هم می‌آمیزد، و ریشه‌های کرخت…

8 سال ago