خيابان هنوز هوشيار نيست، پلكي بههم زده اما بيدار نيست. خيابان فاصلهی بين رود و خانههاي شهر را با هاشورهاي…
صبح بیستوهشتم خرداد 96، آتنا اصلانی همراه پدرش، که همیشه در خیابان پزشکانِ پارسآباد بساط میکرد، از خانه بیرون آمد.…
چند وقت پیش سردبیر آمد سراغ من (اصولاً آدم فروتنی است و گاهی صاف و ساده با همکارانش صحبت میکند)…
در باز میشود. دو مأمور زیر بغلش را گرفتهاند. پاهایش از ترس میلرزد، تمام بدنش سست شده و مأموران تقریباً…