نیکزاد نجومی، که به گفتهی برخی منتقدان سیاسیترین نقاش ایرانی است، سالهاست که در آثارش روابط قدرت و مناسباتی را به نقد و چالش میکشد که قادر است بر تمام شئون زندگی شخصی و اجتماعی انسان سایه بیفکند؛ مناسباتی که مرز ندارد و در گسترهی جهانی به سیرکی میماند که رنج مردمان و چرخهی سرمایه را قدرت بخشیده است. او گرچه در بعضی آثارش به موتیفها و اشکال مرتبط به نگارگری ایرانی ارجاعاتی داشته است اما این معادلات قدرت را تنها در جغرافیایی خاص جستوجو نمیکند؛ تنها قصد دارد حضور همهجانبهی آن را به رخ بکشد و آسیبهایش را ردیابی کند. او تحصیلات و زندگی و کار خود را در امریکا در بحبوحهی توجه و بازارگردانی جریانهای اکسپرسیونیسم انتزاعی و آثار کمینهگرا سپری کرده است اما به رنگ و سلیقهی بازار رایج درنیامده و همچون نقاشانی چون مارک تنسی، که خود را متأثر از او میداند، در مقام نقاشی فیگوراتیو با مضامین سیاسی روزگار سختی را گذرانده است تا بتواند توجه و نگاه منتقدان و فضای هنر را به خود جلب کند و جای خود را بیابد. نیکزاد نجومی با آمیزهای از طنزی تلخ و گزنده و جدیتی متعهد و آرمانگرا، لجوجانه و با مداومت کار کرده است و در ضرورت پرداختن و نقد خشونت و قدرت همچنان در آثارش «صدای آژیرها به گوش میرسند». در سیامین شمارهی ماهنامهی شبکه آفتاب به زندگی و آثار این هنرمند پرداختهایم.
این قرار است گام اول از مجموعهای گفتوگو با تعدادی از نقاشان و عکاسان معاصر…
فضای رایج اضطراب را در وجهی روانشناختی مفهومپردازی میکند و راهحلهای مواجهه با آن را…
آغاز هر سال، کورسویی از امید در دلها زبانه میکشد؛ که شاید امسال سال دیگری…
فیلم صراط (Sirât) چهارمین فیلم بلند سینمایی اولیور لاشه از جمله فیلمهایی است که این…
بیراه نیست اگر بگوییم تشکیلات دولتی تنها در دههی شصت و در نبود رسانههای رقیب…
و لی لُغتان، نسیت بأیهما كنتُ اَحلم. دو زبان دارم که از یاد بردهام به…